دستان زند. [ دَ ن ِ زَ ] (اِخ ) نام زال پسر سام است که پدر رستم باشد. گویند زال را سیمرغ این نام نهاده است . (از برهان ). زال را دستان زند می گفته اند و معنی ترکیبی آنرادستان بزرگ یافته اند چه زند که نام نامه ٔ پارسیان است به معنی بزرگ است و آنرا مه زند نیز می خوانده اند.زال بن سام که به مکر و حیله معروف بود... و گویند زال را سیمرغ این نام نهاده است . (از آنندراج ). در فهرست شاهنامه ٔ ولف یک بار ذیل دستان آمده است . و ظاهراً مصحف دستان زر باشد. (حاشیه ٔ برهان ) :
نهادم ترا نام دستان زند
که با تو پدر کرد دستان و بند.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.