درخانه . [ دَ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) خانه ٔ سلاطین و امرا که در عرف هند دربار گویند. (آنندراج ). دربار پادشاهی . سرای سلطنتی . (ناظم الاطباء). خانه ٔ شاه . دربار شاه . || (اصطلاح دوره ٔ قاجاریه ) دارالحکومه . || هر یک از ادارات دولتی . (یادداشت مرحوم دهخدا): عرایضی که امراء سرحد نزد ایشیک آقاسی باشیان می فرستاده یا امرای درخانه عریضه که در حرم می فرستاده اند،... عرایض بدست ایشیک آقاسی باشی حرم محترم ... داده می شده . (تذکرة الملوک چ دبیرسیاقی ص 18). || خانه ٔ امیری و رئیسی ، نسبت به زیردستان و چاکران . خانه ٔ آقای نوکری . (یادداشت مرحوم دهخدا). || جایی که آدمی در آن سکنی کند. منزل .
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.