درةالتاج . [ دُرْ رَ تُت ْتا ] (ع اِ مرکب ) مرواریدی که بر تاج نصب کنند. گوهر افسر. بزرگترین مرواریدهای تاج پادشاهی . (ناظم الاطباء) : الملک بن الملک ... درة تاج الممالک انسان عین العالم ... ابوالفتح محمدشاه . (منشآت خاقانی چ دانشگاه ص 326). مغیثةالحجیج والحرمین درةالتاجین ... فخر آل بهرام بتول الایام ... (منشآت خاقانی ص 122).
که روشن شود روی چون عاج او
شود روشنک درةالتاج او.
زمین بوس او درةالتاج تست .
آن پری رخ که بود مهترشان
درةالتاج عقد گوهرشان .
تو بر باغ هفت چرخ کهن
درةالتاج عقل و تاج سخن .