دراس . [ دِ ] (ع مص ) کوفتن خرمن گندم را. (از منتهی الارب ). کوفتن خرمن . (تاج المصادر بیهقی ). کوفتن گندم را با خرمن کوب . (از اقرب الموارد). || سخت گرگین و قطران مالیده شدن شتر. || کهنه کردن جامه . (از منتهی الارب ). دَرس . و رجوع به درس شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.