دخت عمران . [ دُ ت ِ ع ِ ] (اِخ ) مریم علیهاالسلام . مادر عیسی پیغمبر. دختر عمران :
عیسی آنک پیش کعبه بسته چون احرامیان
چادری کان دستریس دخت عمران آمده .
ای زنده شده بتو تن مردم
مانا که تو پور دخت عمرانی .
رجوع به دختر عمران شود.
شما واژهای در دفتر واژه ثبت نکردهاید.
برای رفع محدودیت کاربر ویژه شوید
با حذف کوکی، لیست لغات از بین خواهد رفت.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دخت عمران . [ دُ ت ِ ع ِ ] (اِخ ) مریم علیهاالسلام . مادر عیسی پیغمبر. دختر عمران :
عیسی آنک پیش کعبه بسته چون احرامیان
چادری کان دستریس دخت عمران آمده .