دبیر. [ دَ ] (اِخ ) اسم موضعی است در نزدیکی حبرون که اول به قریه ٔ سفر (داود: 1:11) و قریه ٔ سفر (یوشع 15:15) مسمی بوده است و پس از آن قریه ٔ سنه نامیده شد (یوشع 15:49) و دبیر یعنی مقدس و قریه ٔ سفر یعنی ده کتابها بدین لحاظ دور نیست که آنجا محل تعالیم دینیه کنعانیان بوده است . و دبیر شهر حصاردار بنی عناق بود که یوشع بدان دست یافته است (یوشع 10:38 و39) و به سبط یهودا داده شد، از آن پس مجدداًبدست کنعانیان افتاد لکن ثانیاً بواسطه ٔ عثنئیل بر اسرائیلیان استقرار یافت (یوشع 21:15) و در تعیین موضع این شهر بعضی برآنند که همانند دویریان میباشد که بمسافت سفر یکساعت در طرف غربی حبرون میباشد و دیگران بر اینکه همان ظهریه است که موقع چشمه های فوقانی و تحتانی میباشد. (داود 1:15). (قاموس کتاب مقدس ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.