دبس . [ دَ ] (اِخ ) دوس . نام گدایی زفت . نعت گدایی سمج که عباس نام داشت . نعت عباس نامی مثل در زفتی گدایی . مردی مبرم در گدایی :
گفت خدمت آنکه بهر ذل نفس
خویش را سازی تو چون عباس دبس .
رجوع به دوس و رجوع به عباس دوس و غیاث اللغات شود.
شما واژهای در دفتر واژه ثبت نکردهاید.
برای رفع محدودیت کاربر ویژه شوید
با حذف کوکی، لیست لغات از بین خواهد رفت.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دبس . [ دَ ] (اِخ ) دوس . نام گدایی زفت . نعت گدایی سمج که عباس نام داشت . نعت عباس نامی مثل در زفتی گدایی . مردی مبرم در گدایی :
گفت خدمت آنکه بهر ذل نفس
خویش را سازی تو چون عباس دبس .