دباب . [ دَب ْ با ] (ص ) این کلمه مصنوعی هجاگویان فارسی است که به صیغه ٔ وصف تفضیلی عرب کرده اند :
دباب شوخ دیده سوی خفته شد روان
تا کشک پخته کوبد در گوشتین جواز.
خر کیمخت گاه کرده سبیل
بر گروکان شب رود دباب .
بیهوش گشت و بر ره دباب خوش بخفت
چون وقت زیر برزدن آمد بهوش کرد.
رجوع به دَباب شود.