داود. [ وو] (اِخ ) ابن سرابیون (یا سرافیون ) باجرمی . طبیب دربار موسی الهادی خلیفه ٔ عباسی است . رجوع به ابوقریش صیدلانی شود وی از اطبائیست که مطالب طبی را از زبان سریانی و عربی نقل میکرده است . پدرش سرابیون و برادرش یوحنا نیز در این باب سعی ها داشته اند. و نیز رجوع به تاریخ الحکماء القفطی ص 329 و 384 و 431 و قاموس الاعلام ترکی و عیون الانباء ج 1 ص 109 و 126 و 131 و 171 و174 و 175 و 256 و تاریخ علوم عقلی ص 47 و 53 شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.