دانشمند بهادر. [ ن ِ م َ ب َ دُ ] (اِخ ) (امیر...) از سرداران غازان خان و اولجایتو سلطان است . وی فتح هرات کرد و ملک فخرالدین صاحب هرات را بمصالحه داشت و پس از فتح هرات قصد تصرف قلعه ٔ اختیارالدین کرد و این قلعه را ملک فخرالدین به یکی از گماشتگان خود جمال الدین محمد سام داده بود. سرانجام بوساطت گروهی بر آن نهادند که ملک فخرالدین نامه ای بجمال الدین محمد سام نویسد و دانشمند بهادر خود مصحوب نامه بقلعه رود ودر تصرف گیرد و او چنین کرد اما در دام تزویر غوریان افتاد و در صفر 706 هَ . ق . بدست اتباع محمد سام کشته شد. و نیز رجوع به تاریخ مغول صص 372 - 377 و ذیل جامع التواریخ رشیدی صص 23 - 132 و از سعدی تا جامی ص 196 و تاریخ غازان خان ص 23 و 112 و حبیب السیر چ کتابخانه ٔ خیام ج 3 ص 192 و 212 و 371 تا 376 و 378 شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.