خیاط. [ خ َی ْ یا ] (اِخ ) یحیی بن غالب مکنی به ابوعلی که بعضی او را اسماعیل بن محمد گفته اند شاگرد ماشأاﷲ و یکی از افاضل منجمان است و از اوست : 1 - کتاب المدخل . 2 - کتاب المعانی . 3 - کتاب الموالید. 4 - کتاب تحول سنی الموالید. 5 - کتاب المنثور که آنرا از آن یحیی بن خالد نوشته است . 6 - کتاب قضیب الذهب . 7 - کتاب تحاویل سنی العالم . 8 - کتاب النکت . (از فهرست ابن ندیم ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.