خور. (اِخ ) دهی است جزء دهستان فشندبخش کرج شهرستان تهران ، واقع در 38هزارگزی شمال باختری کرج و 7هزارگزی شمال راه شوسه ٔ کرج به قزوین . این دهکده در دامنه ٔ کوه قرار دارد با آب و هوای سردسیری و 1490 تن سکنه . آب آن از قنات و محصول آن غلات و بنشن و صیفی و انگور و زردآلو و شغل اهالی زراعت و گله داری و کرباسبافی و گیوه چینی و محصول آن لبنیات و عسل است . راه آن از کنار کاروانسرای خور در کنار شوسه قرار دارد و ماشین رو است . و نیز بدانجا معدن زغال سنگی است که استخراج میشود و امامزاده ای هم بنام امامزاده سلیمان دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.