خوانیق . [ خ َ ] (ع اِ) ج ِ خانِقة، وآن قسمی درد و ورم گلو است ، و گویا جمع بمعنی مفرد خویش نیز مستعمل است . (یادداشت بخط مؤلف ) : و توفی سکمان بن ارتق بعلة الخوانیق فی طریق الفراةبین طرابلس و القدس . (وفیات الاعیان چ طهران ص 65).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.