خواب بچراغ گفتن . [ خوا / خا ب ِ چ ِ گ ُ ت َ ] (مص مرکب ) خواب و رؤیای خود را برای چراغ نقل کردن و مقصود آن است که چون خواب موحش و پریشان ببینند و در شب بیدار گردند آن خواب را پیش چراغ نقل می کنند. گویند این عمل اثر بدی خواب را محفوظ میدارد و تحقیق آن است که تخصیص به خواب موحش بی جاست بلکه مطلق خواب پیش چراغ نقل میکنند از جهت آنکه مبادا اگر با نااهلی گویند و تعبیرش بلفظ قبیح کند همان اثر میبخشد. (آنندراج ) :
دور از تو نیارم بنظر گلشن و باغ
هر سرو مرا بی تو بود دود دماغ
گل را بینم حدیث روی تو کنم
مانند کسی که خواب گوید بچراغ .
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.