خمایجان . [ خ ُ ] (اِخ ) نام قریه ای است به کارزین از بلاد فارس . (یادداشت بخط مؤلف ). || نام موضعی است نزدیک شیراز. (یادداشت بخط مؤلف ) : خمایجان و دیه علی دو ناحیت است و حومه ٔ آن مسجد و منبر دارد و هوای آن سردسیر است و درخت و جوز و انار بسیار باشد و عسل و موم فراوان بود و همسایه ٔ تیرمردان است نزدیک بیضا و مردم آن سلاحور باشد و مکاری . (از فارسنامه ٔ ابن بلخی ص 145).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.