خزانی . [ خ َ ] (ص نسبی ) منسوب به خزان و پائیز. (ناظم الاطباء) (یادداشت بخط مؤلف ) :
آب انگور خزانی را خوردن گاه است .
منزل فانی است قرارش مبین
باد خزانی است بهارش مبین .
کدام باد بهاری وزید در آفاق
که باز در عقبش نکبت خزانی نیست .
شما واژهای در دفتر واژه ثبت نکردهاید.
برای رفع محدودیت کاربر ویژه شوید
با حذف کوکی، لیست لغات از بین خواهد رفت.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خزانی . [ خ َ ] (ص نسبی ) منسوب به خزان و پائیز. (ناظم الاطباء) (یادداشت بخط مؤلف ) :
آب انگور خزانی را خوردن گاه است .