خرماء. [ خ َ ] (ع ص ) مؤنث اَخْرَم . رجوع به اخرم شود. || گوش شکافته و سوراخ کرده . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از اقرب الموارد) (از لسان العرب ) (از قاموس ). || لب چاک . (منتهی الارب ) (از لسان العرب ) (از تاج العروس ). || هر پشته ای که از آن به زمین پست فروروند. (از تاج العروس ) (از لسان العرب ) (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || هر پشته ای که آن را جانبی است که بالا برآمدن از آن جانب امکان ندارد. (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ). || ماده بزی که گوش وی را در پهنا شکافته باشند. (از تاج العروس )(از لسان العرب ) (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.