خربة. [ خ َ رَ ب َ ] (اِخ ) نام سرزمینی است بحوالی ضربه و بدانجا معدنی است که آنرا معدن خربه نامند. ابومنذر گوید خربه دختر قنص بن معدبن عدنان مادر بکر دختر ربیعةبن نزار بود که بدین سرزمین فرودآمد و نام او بر آنجا بماند. (از معجم البلدان ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.