خدیج . [ خ ُ دَ ] (اِخ ) ابن سلامه بن اویس بن عمروبن کعب بن الفرات البلوی حلیف بنی حرام بوده . بعضی او را: «ابن سالم بن اوس بن عمرو» و بعضی دیگر «ابن اوس بن سالم عمرو انصاری » آورده اند. کنیه ٔ او «اباشباث » است و موسی بن عقبه از او نام برده و او رااز کسانی آورده که عقبه ٔ ثانیه را دیده و طبری نیز چنین ذکر کرده است . ولی گفته او واقعه ٔ «بدر» و «احد» را ندیده است ابوموسی بتبعیت از ابن ماکولا در «خدیج » بر حسب اختلاف در نام پدر دو کس آورد یکی خدیج بن سلامه و دیگری خدیج بن سالم . (از الاصابه قسم 1 س 106).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.