خداش . [ خ ِ ] (اِخ ) ابن زُهَیربن ربیعةالعامری از شاعران جاهلی و از اشراف و شجعان بنوعامر بود. در اشعارش حماسه و فخر بر گذشته غلبه دارد.
ابوسعید سکری دیوان او را جمع کرده است او بحدود 50 سال قبل از هجرت درگذشت . (از اعلام زرکلی چ 1 ج 1) (ابن الندیم ). رجوع به عقدالفرید ج 3 ص 302 و ج 6 ص 27، 107،108 و بیان والتبیین ج 3 ص 267 و عیون الاخبار ج 3 ص 90 شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.