خایه گزک . [ی َ / ی ِ گ َ زَ ] (اِ مرکب ) کژدم اهوازی که آنرا بتازی رتیلا گویند. (آنندراج ). قسمی از عنکبوت . (ناظم الاطباء). || جانوری که می چسبد بر خایه ٔ حیوانات و خون آنرا می مکد. (ناظم الاطباء). کرمکی است با خایه ٔ سگ و دیگر چارپایان بچسبد و خون آنها بمکد و ظاهراً کنه عبارت از آنست . (از آنندراج ) :
آفت خایه همچو خایه گزک .
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.