خاکبیزی . (حامص مرکب ) عمل خاک بیختن . عملی که خاکبیز می کند تا زر بدست آرد یا آنکه از خاک بیختن سودی برد :
خاک بیزی کن که من هم خاکبیزی کرده ام
تا ز خاک این مایه گنج شایگان آورده ام .
ترا گفتند از این بازار بگذر خاکبیزی کن .
هر زری کز خاکبیزی یافتم
بر سر این خاکدان خواهم فشاند.
ز دریای او آب ریزی کنند
بر آن گنجدان خاک بیزی کنند.
|| کنایه از سفر و مسافرت و عزیمت باشد. (آنندراج ).