خالد. [ ل ِ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن حرملة المدلجی . گفته اند که او و پدر و جدش را صحبت پیغمبر دست داده است . بغوی میگوید: نمیدانم او را صحبتی بوده است یا نه . ابن مندة صحابت او را صحیح ندانسته است . ابن ابی عاصم و جماعتی نام او را ذکر نموده و از طریق سجیل بن محمد اسلمی ایراد کرده اند که گفت : پدرم از خالدبن عبداﷲبن حرملة المدلجی حدیث کرد و گفت : رسول خدا را در عسفان دیدم که مردی به او می گفت : «هل لک فی عقائل النساء و ادم الابل من بنی مدلج ». در جماعت مردی از بنی مدلج بود و رسول فرمود: «خیرکم المدافع عن قومه ما لم یأثم ». (از الاصابه قسم 1 ج 1 ص 93).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.