خالد زبیدی یمنی . [ ل ِ دِ زَ ی ِ ی َ م َ ](اِخ ) وی شاعر تنگدست اسلامی است . ابوعبیدة معمربن مثنی میگوید: خالد زبیدی با جماعتی از زبید به سنجار آمد و در بین همراهانش دو پسرعم او به اسامی «ضائی » و «عوید» بودند روزی آنها از شراب سنجار نوشیدند و میل به شهرهای خود کردند و خالد این ابیات را ساخت :
ایا جبلی سنجار ماکنتما لنا
مصیفاً و لامشتی و لامتربعاً
و یا جبلی سنجار هلا بکیتما
لداعی الهوی منا شتیتین ادمعا
فلو جبلا موج شکونا الیهما
جرت عبرات منهما او تصدّعا
بکی یوم تل ّ المحلبیة ضابی ٔ
و الهی عویداً بثّه فتقنعا.
مردی از بنی حیّی بنام دثار این اشعار بشنید و در مقام جواب برآمد وسپس خالد جواب او را جواب گفت . (از معجم الادباء یاقوت حموی چ دارالمأمون ج 11 ص 22).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.