حینة. [ ن َ ] (ع اِ) وقت معین دوشیدن ناقه . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). متی حینة ناقتک ؛ اَی وقت حلبها. || مقدار شیر ناقه : و کم حینة ناقتک ؛ ای کم حلابها یعنی چند شیر میدهد. || یک بار خوردن . (منتهی الارب ). یک بار طعام خوردن در شبانه روز.(بحر الجواهر): هویأکل الحینة (و یفتح )؛ او میخوردیک بار در روز و شب . (منتهی الارب ). یک بار در روز ووشب . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || حین : ما القاء الاالحینة بعد الحینة؛ اَی الحین بعدالحین . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). رجوع به حین شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.