حنکلة. [ ح َ ک َ ل َ ] (ع ص ) زن نکوهیده ٔ سیاه ودرشت . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ). نکوهیده و سیاه از زنان . (اقرب الموارد). || مؤنث حنکل . (اقرب الموارد). رجوع به حنکل شود. || (مص ) گران رفتن و آهستگی کردن در رفتار. (آنندراج ) (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.