حنان . [ ح َ ] (ع مص ) بخشودن . (ترجمان عادل ) (تاج المصادر بیهقی ) (منتهی الارب ). || (اِمص ) بخشایش . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). || رقت قلب . (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (آنندراج ). || مهربانی .(آنندراج ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رحمت . (اقرب الموارد). || (اِ) روزی . (منتهی الارب ). رزق . (اقرب الموارد). || برکت . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (آنندراج ). || هیبت . (منتهی الارب ) (آنندراج ). وقار. || شر دراز. (منتهی الارب ) (آنندراج ). الشرالطویل . (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || حنان اﷲ؛ معاذاﷲ. (ناظم الاطباء). || حنانیک ؛ مهربانی کن بر من باربار و همچنین حنانک . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.