حقایق . [ ح َ ی ِ] (ع اِ) ج ِ حقیقت . (از اقرب الموارد). حقیقتها. درستی ها. راستی ها. || ج ِ حُقُق و حقق جمع است حِق ّ را. پس حقایق جمعالجمع حِق است . (منتهی الارب ). || در عبارت ذیل ظاهراً حقایق را جمع حُق ّالجحر فی الارض آورده است : از تیغ مردان حقایق زمین رنگ شقایق گرفت . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ).
- حَقایق الاَسماء ؛ هی تعینات الذات و نسبها. الا انها صفات تمیز بها انسان بعضها عن بعض . (کشاف اصطلاحات الفنون از تعریفات ). رجوع به تعریفات جرجانی شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.