حسام الدین شوهلی . [ ح ُ مُدْ دی ن ِ هََ ] (اِخ ) (سوهلی ) از ترکان اقسری از توابع سلجوقیان ، مدتی حاکم دیار لر کوچک و بعضی از خوزستان بود. مستوفی گوید از قوم جنکردی محمد و کرامی پسران خورشید به خدمت شوهله رفتند و مرتبه ای بلند یافتند. در شکاربر سر خرگوشی مخاصمت شد، دست به تیغ کردند حسام الدین شوهله ایشان را جدا کرد. (از تاریخ گزیده ص 548).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.