حزین دیلمی . [ ح َ ن ِ دَی ْ ل َ ](اِخ ) ابوالحکم حزین بن سلیمان دیلمی کنانی . از شاعران عرب در دوره ٔ امویست و در پیرامون سال 90 هَ . ق .درگذشته است . ساکن مدینه بود و از حجاز بیرون نشد. مردی هجّاء و بدزبان بود و از راه بدگوئی نان میخورد، و گویند عمروبن وهیب نام داشته و حزین لقب او بوده است ، تنی پرموی و شکم فراخ و بینی بزرگ داشت . ابوالفرج اصفهانی گوید حزین اشعاری در حق عبداﷲ بن عبدالملک دارد که راویان آنرا در اشعار فرزدق که در حق علی بن الحسین سروده است ، داخل کرده اند. و آن این است :
اﷲ یعلم ان قد جبت ذایمن
ثم العراقین لایثنی السأم
ثم الجزیرة اعلاهاو أسفلها
کذاک تسری علی الاهوال بی القدم
ثم المواسم قد اوطأها زمناً
و حیث تحلق عندالجمرة الهم
قالوا دمشق تنبیک الخبیر بها
ثم ائت مصر فثم النائل العمم .
و پس از دو بیت :
فی کفه خیزران رعیها عیق
من کف اروع فی عرنینه شمم
یغضی حیاء و یغضی من مهابته
فما یکلم الاحین یبتسم
تری رؤس بنی مروان خاضعة
یمشون حول رکابیه و ما ظلموا.
و این اشعار را برخی به داودبن سلم نسبت کرده اند که در حق قثم بن عباس سروده است . و برخی گویند خالدبن یزید که مولای قثم بود این اشعار در حق قثم گفت . و نیز جاحظ اشعار زیر را ازحزین کنانی در حق طلحةبن عبداﷲ از فرزندان ابوبکر صدیق آورده است :
فان تک یا طلح اعطیتنی
جمالیة تستحق السفارا
غاکان نفعک ، لی مرّة
ولا مرتین ولکن مراراً.
(البیان و التبیین چ حسن السندوبی 1932م . ج 1 ص 285 و ج 3 ص 150) (اغانی ج 14 ص 74) (الاعلام زرکلی چ 1 ج 1 ص 218).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.