حرة. [ ح ُرْ رَ ] (اِخ ) بنت اشعث . چنانکه در فهرست تاریخ گزیده آمده است نام زنی است که معاویه او را به حباله ٔ نکاح خویش وعده داد و به مسموم کردن حسن بن علی واداشت . ولیکن در متن چاپی گراوری ص 202 حدةبن اشعث دیده میشود: «و همچنین ایمن نبود تا زن حسن اسما را و بروایتی حدةبن اشعث رابفریفت و وعده داد زن را که در حباله ٔ خود آورد...». و از این عبارت معلوم میشود که حده نام مرد است .
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.