حذاقة. [ ح َ ق َ ] (ع مص ) حِذاق . حِذق . سخت زیرک سار شدن . (تاج المصادر بیهقی ). زیرک شدن . (دهار). زیرکی . استادی . مهارت . نیک دانی . زیرک ساری . زیرک شدن درکاری . دانائی . حذاقت صبی در قرآن یا عملی از اعمال ؛آموختن کودک قرآن یا کاری را و زیرک شدن در آن . (منتهی الارب ). || حذاقت شی ٔ؛ بریدن یا کشیدن آنرا برای بریدن به داس و مانند آن . (منتهی الارب ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.