حجیر. [ ح ُ ج َ ] (اِخ )ابن ابی أهاب بن عَزیز تمیمی حلیف بنی نوفل بن عبد مناف . ابن ابی حاتم و ابن حبان گویند: صحابی است . فاکهی در کتاب «مکة» از طریق عبداﷲبن حثیم از پدرش از حجیربن ابی اهاب روایتی دارد که از نظر تاریخ تشریع صلاة دارای اهمیت است ، حجیر گفت : زیدبن عمربن نفیل را نزدیک صنمی که «بوابة» نام داشت دیدم رو بروی آفتاب ایستاده ، و چون زوال گرفت روی بکعبة کرد و یک رکعت و دوسجده گزارد و گفت : این قبله ٔ ابراهیم است تا زنده هستم آن را رها نخواهم کرد. ابوعمرو گوید: کنیز او ماریة از وی روایت دارد. و او برادر ام یحیی است که عقبةبن حارث نوفل او را بزنی گرفت . رجوع به الاصابة ج 1 ص 330 قسم اول و نیز امتاع الاسماع ج 1 صص 175-176 شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.