حجله گاه . [ح َ / ح ِ ل َ / ل ِ ] (اِ مرکب ) حجله خانه :
بحجله گاه زلیخا که بود یوسف زار
ببرقع مه کنعان که هست حسن آباد.
یوسف که هست پیرهن عصمتش درست
آنجا که حجله گاه زلیخاست چاه اوست .
شما واژهای در دفتر واژه ثبت نکردهاید.
برای رفع محدودیت کاربر ویژه شوید
با حذف کوکی، لیست لغات از بین خواهد رفت.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حجله گاه . [ح َ / ح ِ ل َ / ل ِ ] (اِ مرکب ) حجله خانه :
بحجله گاه زلیخا که بود یوسف زار
ببرقع مه کنعان که هست حسن آباد.