حجاج . [ ح َج ْ جا ] (اِخ ) پدر قابوس . ابن قانع اورا چنین یاد کرده ، عسقلانی گوید: چنین شخصی وجود ندارد، و فقط «ابوحجاج » کنیت قابوس میباشد و پدر قابوس مخارق نام دارد. رجوع به الاصابة ج 2 ص 77 قسم 4 شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.