حبیب ا. [ ح َ بُل ْ لاه ] (اِخ ) از شاگردان محمدرضا سهیلی بود. در عنفوان جوانی جاده ٔ عدم پیموده . او راست :
ببرد دل ز کفم دوش مجلس آرائی
سهی قدی سمن اندام ماه سیمائی
بیک طرف ز تبسم حیات بخشنده
بجانبی ز نگه قتل عام فرمائی .
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.