حبیبی . [ ح َ] (اِخ ) مروزی . ابواحمد علی بن محمدبن عبداﷲبن محمدبن حبیب بن حمادالمروزی الحسنی . وی در مرو بخارا از جماعتی از مروزیان حدیث نقل کرد، مانند عبدالعزیزبن حاتم ، و محمدبن فضل بخاری و جز ایشان . و حفّاظی مانند ابوعبداﷲبن مندة، و ابوعبداﷲ البیع و ابوعبداﷲ غنجار بخاری و ابوعلی ذعلی از وی روایت کنند. ابوکامل بصری در کتاب «المضافات » از برخی مشایخ آرد که : چون ابواحمد حسنی وارد بخارا شد و دعوی سماع از سهیل بن متوکل بخاری نمود او را تکذیب کردند و نشانی خواستند، او گفت : چون دست بر صورت نهادی تمام صورتش بگرفتی از پهنی دست که داشت ، پس از وی پذیرفتند. غنجار گفت : وی در محرم 350 هَ . ق . به بخارا آمد. و در ربیعالاول 351به مرو شد و در جمعه ٔ 17 رجب 351 در آنجا بدرود زندگی گفت و عم او عبدالرحمان بن عبداﷲ حبیبی است . (سمعانی ص 155). ابن حجر او را حنینی مروزی خوانده گوید: مات فی عشر الثلاثمایة. از فضل بن عبدالجبار و سهل بن متوکل و عبدالعزیزبن حاتم و دیگران روایت دارد. حاکم گفت : دروغ می گفت و حال جیزی از وی بهتر است . و نسبت او به جدش حبیب بن حماد بود. سپس ابن حجر قول سمعانی را یاد کرده و آنگاه از دارقطنی آرد که : احادیث منکره دارد و غنجار در کتاب تاریخ بخارا وفات وی را مانندسمعانی آورده است . (لسان المیزان ج 4 صص 258- 259).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.