حباب . [ ح َ ] (اِخ ) ابن زیدبن تیم بن امیةبن خفاف بن بیاضةبن خفاف بن سعدبن مرةبن مالک بن اوس انصاری بیاضی . برخی او را از شهداء احد شمرده اند و مجهول الحال است . (تنقیح المقال ج 1 ص 249). عسقلانی حال او را از ابن شاهین و ابن کلبی نقل کرده . (الاصابة ج 1 ص 316). ابن عبدالبر گوید: او و برادرش حاجب بن زید احد را دریافتند. (الاستیعاب ج 1 ص 133). و صاحب قاموس الاعلام ترکی گوید: در وقعه ٔ یمامه کشته شد.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.