حافظپاشا. [ ف ِ ] (اِخ ) نام دو تن فریق (رتبه ایست نظامی ) که هر دو مدتی وزیر نظمیّه بودند (ضبطیة ناظری ). یکی از اینان در طی ّ تخلیه ٔ بوسنه به سمت فرماندهی لشکر در آنجا بود و مردم وی را به قبول این سمت مجبور کرده بودند. درنتیجه وی به اسارت اطریشی ها درآمد و او را به سرزمین اطریش بردند و سپس وی را از راه تریست به استانبول فرستادند. در اینجا او بعضویت کمیسیون تفتیش نظامی و سپس به والیگری اشقودره برگزیده شد و بعد از سنه ٔ 1305 هَ . ق . به مرض قلبی درگذشت . او در بلژیک درس خوانده بود و زبان فرانسه را بسیار خوب میدانست . (قاموس الاعلام ترکی ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.