حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عمیر ازدی لهبی ، صحابی است . واقدی از عمروبن الحکم روایت کند که پیغمبر (ص ) نامه ای با حارث بامیر بصری فرستاد و چون حارث به مؤتة (نزدیک کرک ، در شرق الاردن ) رسید شرحبیل بن عمرو غسانی او را بکشت . و این واقعه در سنه ٔ 8 بعد از هجرت بوده است . و بعلت کشته شدن او غزوه ٔ مؤتة روی داد. و گویند حارث تنها کس است از رسولان پیغمبر(ص ) که کشته شد.رجوع به کتاب الاصابة ج 1 ص 299 و تهذیب تاریخ کبیر ابن عساکر ج 3 ص 256 و الاعلام زرکلی ج 1 ص 204 و امتاع الاسماع مقریزی و حبیب السیر جزو 3 ج 1 ص 134 شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.