جول . [ ج َ ] (ع اِ) لشکر بزرگ . || رمه ٔ گوسپندان بسیار. || گروه شتران . (منتهی الارب ). || گروه اسبان یا سی اسب یا چهل اسب یا شتران نجیب . (منتهی الارب ). || بز کوهی کلان سال . (منتهی الارب ) (ذیل اقرب الموارد). || نوعی از درخت و کوه . (منتهی الارب ). درختی است معروف . (ذیل اقرب الموارد). ج ، اجوال . (ذیل اقرب الموارد از لسان ). || گرد و غبار و خاک ، و گاه مضموم شود. (منتهی الارب ) (ذیل اقرب الموارد). || ریسمان و گاه افسار. (ذیل اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.