جواهرسرمه . [ ج َ هَِ س ُ م َ / م ِ ] (اِ مرکب ) سرمه ای باشد که جواهر در آن اندازند. (آنندراج ) :
می لعل جواهرسرمه سازد ظلمت شب را
کند نقل شراب تلخ چشم شور کوکب را.
گشته ناساز از خط لعلش دماغ ساز من
از جواهرسرمه دارد بستگی آواز من .
رجوع به جواهردارو شود.