جوانی . [ ج َوْ وا نی ی ] (ع اِ)درون خانه و صحن آن . (منتهی الارب ). درون و داخل . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). و این منسوب است به جوّ،نسبتی شاذ و نادر مقابل بَرّانی . (اقرب الموارد). ودر حدیث سلمان است : ان لکل امرء جوانیاً و بَرّانیّاً؛ ای ظاهراً و باطناً و سراً و علانیةً. (منتهی الارب ). ان لکل امرء جوانیاً و بَرّانیّاً فمن اصلح جوانیه اصلح اﷲ برانیه . (ذیل اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.