جوانغار. [ ج َ ] (مغولی ، اِ) دست چپ و طرف آن باشد. (آنندراج از فرهنگ وصاف ). در مقابل برانغار. و قول ، یکی از سه قسمت لشکر است در میدان جنگ بزبان مغولی . میسره . جانب دست چپ . (یادداشت بخطمرحوم دهخدا): بتعبیه ٔ سپاه پرداخت و ضبط برانغار را به اهتمام امیرزاده ... و دیگر امراء ظفرپناه بازگذاشت و در جوانغار سلطان محمودخان و... و امراء عالیشان را بازداشت و قول را از فر طلعت همایون زیب و زینت داده و ... (حبیب السیر چ سنگی تهران ج 2 ص 158).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.