جفل . [ ج َ ] (ع مص ) رمیدن و فرار کردن شتران . || گریختن شترمرغ . || شتاب آوردن وگریختن مردم . (اقرب الموارد). || پریشان شدن و ژولیده گردیدن موها. || تیز وزیدن باد. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || رنج بردن با قدرت . بلا و سختی را با پافشاری تحمل کردن . (دزی ). || پریشان کردن و پراکندن باد ابر را. || حرکت دادن و راندن باد شتر مرغ را. || بر زمین افکندن کسی را. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || شتاوانیدن . (تاج المصادربیهقی ) رمانیدن و شتابانیدن . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || افکندن دریا ماهی را بر کنار. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || باز کردن گوشت را از استخوان . || پوست برکندن از چیزی . (منتهی الارب ). || افکندن کالایی را بر کالای دیگر. || برکندن زمین را. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || (ع اِ) گروه شتابان در فرار. (ناظم الاطباء). || مورچه ٔ سیاه . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). لغتی است در جثل . || ابر که آب بریخته . (مهذب الاسماء). ابر آب ریخته . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || شترمرغ از هر چیز رمنده . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || کشتی . سفینه . (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || سرگین فیل .(اقرب الموارد) (منتهی الارب ). ج ، جُفول و اَجفال .
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.