جفره . [ج َ رِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان بوشهر در 5500گزی جنوب بوشهر و سه هزارگزی راه شوسه ٔ بوشهر به شیراز در ساحل دریا. جلگه و گرمسیر است و 60 تن سکنه دارد. آب آن از چاه و محصول آن غلات صیفی و شغل اهالی زراعت است . راه فرعی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7). قریه ای است شش فرسنگ کاروانی میانه ٔ شمال و مشرق بوشهر. (فارسنامه ٔ ناصری ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.