جفت بلوط. [ ج َ ت ِ ب َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب )قشر داخلی بلوط. (قانون ابوعلی ). غشاء درونی میوه ٔ بلوط است که زیر قشر بیرونی قرار دارد. (ابن البیطار). پوست درون بلوط. (لغت محلی شوشتر نسخه ٔ خطی ). چنان که مردم آنجا [ ریشهر ] بتابستان خصیه در جفت بلوطگیرند و اگر نه ریش شود از عظیمی که عرق و گرمی در آن کند. (فارسنامه ٔ ابن بلخی ص 149). پوست رقیق بلوطاست و بر مغز او ملاصق است مجفف قوی و رادع و جهت جراحات و جهت سیلان خون و رطوبت شرباً و ضماداً یا جهت فتق ضماداً نافع و بدلش گلنار است و گویند پوست انارو مورد بالسویه بدل اوست و قدر شربتش یک مثقال و درمطبوخات تا سه مثقال و شاه بلوط با اندک حرارت و قبض و یبس او کمتر از بلوط است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.