جعیفران . [ ج ُ ع َ ف َ ] (اِخ ) ابن علی بن اصفربن السری بن عبدالرحمان الانباری ملقب به موسوس . زادگاهش بغداد و مسکنش سامرا بود. وی به سبب محروم ماندن از میراث پدر که بر اثر مراوده ٔ اوبا یکی از کنیزان پدرش صورت گرفته بود، دچار پریشان حالی و خبط دماغ شد و چون پریشانی فکر او فزونی مییافت شعر نیکو میگفت . (فوات الوفیات ج 1 ص 106). و نیزرجوع به عقدالفرید ج 7 ص 184 و 185 و 191 و البیان و التبیین ج 1 ص 295 و ج 2 ص 178 و 179 و 181 شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.