جرین . [ ج َ ] (ع اِ) آرد و مانند آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). جُرن . (اقرب الموارد). رجوع به جرن شود. || خرمنگاه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از متن اللغة) (نصاب الصبیان ). جُرن . (اقرب الموارد). رجوع به این کلمه شود. || جای خرما خشک کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (غیاث اللغات ) (مهذب الاسماء نسخه ٔ خطی ) (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). جُرُن . (منتهی الارب ) (متن اللغة) (آنندراج ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.