جرگاه .[ ] (اِ مرکب ) در تاریخ ابن خلکان (ج 2 ص 179) این عبارت آمده : «واستدعی الی مضرب سلطان الدولة ثم قبض علیه (علی فخرالملک ) و عدل به الی جرگه و قد احیط علی امواله و خزائنه و کرائمه و ولده و اصحابه ». این لغت در جائی دیده نشده است و گمان میکنم از جر عربی و گاه فارسی مرکب شده باشد، نام جایی که عاملین را برای اخذ بقایا، جر و شکنجه میکردند. (یادداشت مؤلف ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.